سارا نفس مامانسارا نفس مامان، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره

سارا تولد دوباره من

سفر به زاهدان /پارك/روزمرگي ها

سلام دوستان...زمستون مبارك..مثل هميشه ميخوام با 2پست بيام...اول اين يكي وبعد بالاييي....چون هردوخاصن برام....18 دي رفتيم زاهدان...امتحان داشتم...امتحان استخدامي. ...ساراهم تقريبا دومين بارش ميشه كه مياد زاهدان باهام...واين دومين سفر3نفره ماست ...من وسارا وبابايي عزيز....مثل دفعه قبل ازفاميل ديدن كرديم...وكلي خريد ....اين هم عكسهاش... ازراه رسيديم بدجورگرسنه بوديم...اول رفتيم پيتزاخورديم وبعد قرارشد بريم خونه يكي از فاميل... اين هم خونه فاميل عزيزمون...چون بنده خداهاعروسي بودن ماشام بيرون خورديم تا اونها برگردن ...ولي دلمون دراومد تا آدرس پيدا كرديم سارا هم همش شكرميريخت باحرفهاش وكارهاش...همش ميخواست توكارهاي خونه كم...
2 بهمن 1393

كريسمس مبارك

بازهم سلام دوستان... اين دفعه با2تاپست هم تاريخ اومدم تواوليش حرف غمگين بود وتو دوميش تبريك سال 2015 ...دلم نيومد 2تا خبرخوب وبد كنارهم بنويسم.... خوب سارا جوني من سال 2015 رسيد ومن برات ازته قلبم دعا ميكنم تمام دوستايي كه خاربج كشورداريم مخصوصا آرش جون ورانياجون وژوان كوچولو كه تازه 3ماه رفته كانادا  ودوست خارجيمون اليزابت جون سال جديدشون به خير وخوشي وخوبي آغاز كنن....وموفق پيروز باشن  وهمچنين خودت ودوستانمون در ايران...! واين سارا جون براي اولين بار درلباس بابانوئل(هنر دست خودم بافوتوشاپ ).                   &...
13 دی 1393

مامان بزرگ از پيش مارفت

سلام دوستان گلم... امروز بعد مدتي به عنوان اولين پست دي ماه 93يك خبربد واسه دخترقشنگم بنويسم...خبرمرگ مادربزرگ عين دسته گل اش...آره دخترم ساراجون هرچندان اين قضيه واست گيج ومبهمه ولي تو مادربزرگ ات يعني مامان عزيز بابا جون ات ازدست دادي...روزجمعه ساعت 2 درتاريخ 30آذر مامان بزرگ ات ايست قلبي كرد وبا دير رسيدن آمبولانس ودير شوك دادن  جون اش ازداد ...واين اتفاق درست زماني افتاد كه شب روز بعد شب يلدا وازهمه مهمتر روزتولد بابا جون ات بود...خيلي دلم گرفت چون ازيك هفته جلوتر واسه تولد بابايي نقشه كشيده بود حتي به عموجون زنگ زدم تاگرفتن كادو كمكمون كنه وشب يلدا باتولد اون جشن بگيريم ...اما تقدير يك جورديگه شد...بابايي خيلي مامانش دوست داش...
13 دی 1393

اولين گردش علمي/سفرزاهدان/پارك وگردش

سلام دوستان... مدتي هست كه مطلب عكس دارنذاشتم چون موبايلم ويروس گرفته بود...اون هم عجب ويروس كنه اي...ولي دلم به دريا زدم وعكسهارو منتقل كردم به سيستم ...بيخيال بادا باد چندروز پيش رفتيم بيرون خونه دنبال خاك مرغوب واسه گلدون هات....البته هنوزلباس خوابت تنت بود چون سرصبح رفتيم تا همسايه ها نبينن كه داريم از بلوار سر كوچه مون خاك برميداريم ...وخيلي سريع اين كار كرديم ...كلي هم خنديدين ...فدات بشم. بعد اومديم توحياط وكنار باغچه دست بكار شديم...وكل لوازم گل كاري چيديم روي زمين. خاك برات آماده كردم... واز اينجا به بعد براي اولين بار خودت دست به كارشدي وگلدونهات خاك كردي . بعد دونه ها...
18 آذر 1393

ناگفته هايي از دخترم ساراگل

به نام خدايي كه تورو از آسمونها براي من باهزاران اميد وخوشبختي فرستاد.... سلام دخمل كوچولوي من كه داريي كمك كمك بزرگتر ونازنينتر وفهميده تر ميشي ...حالا اينقدر بزرگ شدي كه احساسات منو ميفهمي ...هروقت بخوام با عشق بغلت كنم سريع از طرز نگاهم متوجه ميشي ومحكم ميپري بغلم ولپات ميچسبوني به لپام ودستات هم ميزاري روي صورتم وپيشوني ات ميچسبوني به پيشونيم وتوچشمام زل ميزني واينقدر آغوش همديگر فشارميديم كه احساس ميكنم تو دنيا هيچكس مثل من خوشبخت نيست واز اعماق قلبم از خداوند عزيزم بخاطر اين نعمت بزرگ شكرگزاري ميكنم .... حالا اينقدرشيرين وخوش زبون شدي كه خودت بدون اينكه كسي بهت ياد بده تا ميگيم اسمت چيه يا مثلا اين كارخرابي كي ...
1 آذر 1393

مهد كودك/گردش

سلام دوستان... مدتي هست كه دلم ميخواست سارا زياد تنها نباشه وبراي خودش برنامه منظم ودقيقي داشته باشه چون توخونه فقط باهاش زبان انگليسي كارميكنم ونقاشي ويكجوراييي براش داره تكراري ميشه وگردش وپارك رفتن هم البته سرجاش هست....بيشتردلم ميخواد سارا از الان بره كلاسهاي آموزشي بخاطر همين به طورآزمايشي هفته پيش بردمش مهدكودك دوستم وخودمم دوروز آزمايشي تومهد موندم ...صدماشالله دخملي كلي از مهد كودك وبچه هاش خوشش اومد وذوق كرد وهمون روز اول خوشحال وخندون مهدقبول كرد اما سه تا چيز نگرانم كرد: 1-سردشدن يكدفعه اي هواي شهرمون مخصوصا صبحها 2-سرفه ها وسرماخورديگي بعضي از بچه هاي مهد كودك 3-وابستگي سارا به من وپوشك ا...
19 آبان 1393

پارك،گردش درباغ وفعاليتها...

سلام دوستاي خوبم... آه ...هفته سختي رو به خاطر ترك پستونك سارا پشت سر گذاشتم..خوشبختانه بي بهانه پذيرفت ديگه نبايد ازمن طلب پستونك بكنه ولي كمي هم رفتار عصبي ازخودش نشون داد كه خوشبختانه حالا كمي بهتر شده وانگار دوست داره بيشتر بازي كنه وفعاليت داشته باشه... از ديروز تا حالا هم همش به گردش وپارك رفتن گذرونديم ولي جاي بابايي بدجور خاليه. ..بدون اون دلم بدجور ميگيره...خداي عزيزم كي ميشه ما دوباره سه تايي دور هم جمع بشيم ودركنارهم زندگي كنيم...هرشب كه تلفني حرف ميزنيم من كلي از كارها وحرفهاي سارا براش تعريف ميكنم واون هم ميگه فداش بشم ...عاشقتم عشقم  انشالله هرجا كه باشي سالم وسلامت باشي... اين عكسها من تو پارك بانو...
29 مهر 1393

ترك پستانك

سلام دوست هاي گلم وساراجون من.... اميد وارم حالتون خوب باشه مثل هميشه   الان كه دوسال دو ماه وخردي از زندگي سارا جون من ميگذره هميشه يك همراه صميمي دركنارش باعث شده بود ساعات نبود من وساعات ناآرامي هايش باهاش پركنه ويك تكيه گاه براي خودش داشته باشه غافل از اينكه همين قدر اين دوست صميمي براش مزيت داره همين قدرهم براش ضررداره..آره گلم اين دوست صميمي وخيلي سمج ولجباز كسي نيست جز پستونك نازنينت... يادمه وقتي هنوزبه دنيا نيومده بودي وقتي من وبابايي رفتيم آخرين وسايل سيسموني ات تكميل كنيم يادم افتاد برات يك پستونك هم بخرم غافل از اينكه درآينده ترك پستونك چقدرسخت ميشه برات..ولي خداييش مجبوربودم بخاطر كارودانشگاه....
23 مهر 1393

16 مهر روزجهاني كردك

روزجهاني كودك مبارك..هرچندان مال ديروز بود..   فقط از ته دل واسه همه كودكان كل دنيا از خدا طلب آرامش وموفقيت وكاميابي وصلح درهمه جهان ميكنم...انشالله كودكان سوريه وعراق وافغانستان وفلسطين درآرامش باشند البته همه كودكان دنيا....   وسايه پدر ومادر باللا سرهمه اونها باشه...آمين     ...
17 مهر 1393

خبرجديد:ساراجون چپ دست هست

سلام به همه... عيد قربان گذشته مبارك...   خبر جديد اين هست كه بعد 5ماه تلاش فهميدم كه سارا جون فعلا تا اين مقطع از سن وسالش كاملا چپ دست هست وتمايلي براي كاربا دست راست نداره....مثلا با دست چپ نقاشي ميكشه ومينويسه يا غذا ميخوره يا وسايل برميداره....اولش كمي متعجب بودم چون نه من ونه باباش چپ دست هستيم...اما بعدها فهميدم پسرعمه سارا يعني احمد جان چپ دسته وچقدرهم دانش آموز منظم ودرس خون وباهوشي هست ونفر اول مدرسه شون هست وكمي ازنگرانيم كم شد چون فكرميكردم چپ دستها كندتر عمل ميكنن چون بلخره همه وسايل جوري طراحي شده اكثرا مختص دست راستها هست واين باعث عقب افتادگي دروقتشون ميشه...اما حالا كه بيشتر...
17 مهر 1393