سارا نفس مامانسارا نفس مامان، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره

سارا تولد دوباره من

سری عکسهای آبان ماه

1392/8/29 11:01
نویسنده : مات سارا
1,268 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدا

سلام دوستان عزیزتر ازجونم....دلم واسه تون یک دنیا تنگ شده...وکلی حرف ناتموم دارم که از طرف خودم وسارا جون بزنم اما چه کنم وقت تنگه وامکانت اینترنتی کمه والان اومدم کافی نت روبه رو دانشگاهم تا شاید یک سلعتی بتونم عکسها وبرخی از خاطرات وتجربیات جدید سارا جون ثبت کنم ....

راستی سارا جون من یک هفته میشه که یدجور مریضه وکلی دارو وآمپول خورده ولی سرماخوردگیش هنوز خوب خوب نشده وسینه اش بدجور صدا میده...التماس دعا دارم از همه دوستان برای سارا وبقیه بچه های مریض...ماچ

خوب این هم عکسهای سارا که بعد مدتی گذاشتم...

اینجا دیگه باید بگم موهای دخملی بزرگتر شدن ومن راحت میتونم باکش موهی کوچولو ببندمشون واز این کار لذت میبرم وسارا هم دوست داره...

عاشق حیاط گردی دخترم بخصوص دور بر باغچه ودستگاه چرخونک من...

اینجا رفته بودیم باغ باباحسین دیدن گوساله جدیدمون که به تازه یک هفته به دنیا اومده بود

 

 

 

اینجا هم بخاطر بطری نوشابه گریه میکنی...از بس فضولی...وعکس پایینترش به خاطر اینکه از دلم خور نشی بردمت مغازه سرکوچه کلی خوراکی برات خریدم ودوست نداشتی دستم بگیری 

از این عکست بگم که یک ماهی میشه دیگه دوست نداری بهت با دستهای خودم غذا بدم وهمش دلت میخواد خودت غذاتوبخوری..وخیلی خوشحالم از اقتدارت نازنینم

ژس بالا داری دماغت به من نشون میدی... واین هم هدبندی که خودم برات بافتم ویک جفت پاپوش واسه نی نی خاله پریسا که اسمش نادر جونه...فداش

اینم اولین شبی که هدبندت پوشیدی 

 

 

اینجا داری بلال میخوری که البته بار دومته...

 

 

 

اینجا هم شال کلاه کردی بریم دیدن خاله معصوم که مریض بودبا عروسک زنبوریت که عاشقشی وهر جا باهاته

 

اینجا به محض ورود اول اخم کرده بودی وهمه متعجب از اخموبودنت ولی بعد ده دقیقه فضولی ها شروع شد واولش باکلر گازی ...

بعد مجبورت کردم شیرت بخوربی تا کمترفضولی کنی

بعد کمی نگاهم کردی...

بعد دیدم دوباره گم شدی نکنه رفتی زیز میز جانمازی با تلاش فراوان سنجاق طلات درآوردی وداری چکش میکنی...

تا من دیدی به بهانه دوباره گذاشتی روی سینه ات که نکنه بفهمم درش اوردی ...ای بلا

 

 

 

اینجا هم در در بیمارستان ایران هستیم اومدیم رقیه دخترخاله من ببینیم که مریض بود البته تورو بیرون گذاشتیم تا نیای تو بیمارستان...که اینجا همش دنبال یم پسربچه افتاده بودی که 10 سال ازخودت بزرگتر بود

 

 چون همش تو حیاط بازی میکنی برات این دمپایی های خوشگل گرفتیم...

تو دوتا عکس بالا چون همیشه عادت داری دستمال کاغذی پاره کنی دستمال خودت پاره کردی وتا من دیدی گفتی ماما بیا...

 

چون هوا رو به سردی میرفت وتو همش توپارک نوبت تاب بازی به بچه های دیگه نمیدادی من وبابایی تصمیم گرفتیم یک تاب خوشگل برات بخریم دم در اتاق انباری بزنیم برا بخاطر کم بودن عبور ومرور کسی مزاحمت نباشه وراحت تاب تاب کنی...که الان بهترین سرگرمیته

وعکس پایین هم که خاله جون داره بهش اشاره میکنه اثر نقاشی ات هست که عاشق نقاشی کشیدن به مدل خودتی واونهام کتابهای آموزشیته که خیلی دوستشون داری ...انشالله درآینده گزارش کاملی از فعالیتهای فرهنگی وهنریت مینویسم(توروخدا اینترنت زخونه مون زود خوب بشه)

 

 

اینجا هم ردعکس پیاده روی هفته پیش بود که تا خونه خاله خیرنسا پیاده رفتیم البته شما توکالسکه کیف میکردی...

 

 

واین هم یسنی جون یکی از بچه های فامیل هست که فقط یک شب اختلاف سنی باهم دارین که الان مریضه واز دوستان خواهشمندم براش دعا کنین چون سه ماخ میشه مریضیش ادامه داره...انشالله اللله شفا بده همه بچه هی مریض....

التماس دعا منتظر نظرهاتون هستم....فعلا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان آرمينا
29 آبان 92 12:55
عزيزم دلمون خيلي واستون تنگ شده بود سارا جون توي اين مدت خيلي خانم تر شده واي لباساش خيلي خوشكلن پاپوش و تل سرش هم خيلي ناز شده چه مامان هنرمندي من كه توي اين مدت مرتب سر ميزدم انشالله زودتر اينترنتتون مشكلش حل بشه مرسی دوست گلم...این لباسهای محلی منطقه ماست...عاشقتیم آرمیناجون
مامان پارمیدا
29 آبان 92 15:56
اولا دعا میکنم سارا عزیز دلم زودی خوب بشه این فصل همینه دیگه همه بچه ها یه بار گرفتار سرما خوردگی میشن . موهای وروجک خانم هم باحال شده خوبه که به بستن میرسه حالا بهتر هم میشه . مامان شما هم ماشالله خوب هنر مندی ها هد بند قشنگی بافتی دست شما درد نکنه . مرسی عزیزم...انشالله که هیچ بچه ای دیگه مریض نبینیم...کاش بیشتروقت داشتم تا واسه پارمیدا وبقیه دوستان سارا یک هد میبافتم ومیفرستادم
مامان آرمينا
1 آذر 92 12:43
عزيزم منظورتون از قرار اينترنتي مجازي چيه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مات سارا
پاسخ
جواب دادم