سارا نفس مامانسارا نفس مامان، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره

سارا تولد دوباره من

سارا جون من مريضه

1392/8/11 9:57
نویسنده : مات سارا
726 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستان....

من موندم با دنياي بي اينترنت وكلي مطلب از خاطرات سارا جون....چكارميشه كرد چون از بس مسولين شهر مابا اهميت هستن شهر ما پرامكانات توخالييه....پارسال اواخر آذر من تو طرح جشنواره اينترنت adsleشركت كردم كه طبق قرارداد تا 15آذر 92من بايد اينترنت 24ساعته بدون توقف داشته باشم ...اما هنوز دوماه به پايان قرارداد نمونده اينترنت من قفل كرده وهرچي زنگ ميزنم مركز استان ميگن داره وصل ميشه ولي خبري نيست....اين از امكانات ...بهشون ميگم ميخوام از طرح جشنواره درش بيارم ميگن بايد 100 هزارتومان به بالا جريمه بپردازي....آخه مگه ميشه خودتون اينترنت يك ساله روكه سه به تماميش باقي مونده رو قطع كني بعد ازم جريمه بخوايين....اين هم شده حكايت ما....!

الان داشتم از كناركافي نت رد ميشدم باخودم گفتم بهتره كه يك ده دقيقه وقت كنم واينهارو بنويسم.

كمي از سارا بنويسم كه شده همه زندگي من وهمه اميدم...سارا الان 1سال و3ماهشه كه همون 15 ماه ميشه...عاشقشم...الان سه روزه كه تب داره وهرچي دارو ميخوره تبش كمي خوب ميشه ولي دوباره شروع ميشه ...ازدوستان خواهش ميكنم براش دعاكنيد...

از بازيگوشيهاش بگم وحرف زدنهاش كه خيلي سعي اره حرفهاي من وتكرار كنه وچيز جديد يادبگيره...الان كاملا بلده بگه :

ماما وبابا

پاپ يعني آب

اك دو ده....يعني يك و دو سه

hi...سلام انگليسي

bye...خداحافظ به انگليسي

تاب تاااا بابايي.....يعني تاب تاب تاب بازي

هم زمان هم به زبان مادري من وهم به زبان فارسي هرچي بهش هگم ميفهمه...مثلا اگه بگم به فارسي سارا بشين سريع ميشينه واگر به زبان مادري خودم كه بلوچي هست بگم بن نند"بازهم ميشينه ودرك متقابلي از معنهاي كلمات فارسي وبلوچي هم زمان داره...!كه براي زبان آموزي بيشتر خيلي به نفعشه...!

الان عاشق پارك رفتن وتاب بازي تاجايي كه وقتي ميريم پارك نوبت تاب بازي به بچه هاي ديگه نميده به خاطرهمين يك تاب خوشگل كه اسمش هم اتفاقا تاب سارا هست برراش خريديم ودراتاق نصب كرديم وتا ميتونه ميشينه ولذت ميبره...!

قبلا از سرسذره بازي ميترسيد اما توسفر اخيرمون به چابهار ترس ريخت والان دوست داره به طورمستقل سربخوره ...

الان چندروزيه كه كشف كردم كه اعضاي صورت وبدن تشخيص ميده..البته هم به زبانبلوچي وهم به زبان فارسي...مثلا اگه بگم چشمهات كجاست سريع چشمك ميزنه وميگم بيني ات كجاست بيني اشض جمع ميكنه ودهن ات كاست دهنش باز ميكنه واگه بگم دندونات كجاست اوناهارو روهم ميزاره ودنتش باز ميكنه وبگم گوشهات كجاست كف دستش روروي گوشش ميگيره يا مثلا بگم موهات كجان سريع موهاش نوازش ميكنه ودستا وپاهاش اگه بخواد نشون بده ميگيره شون بالا....ماشالله!

 

 

 

عاشق تبلت اش هست كه فقط 5ماه بيشترنداشت براش از تهران خريده بودم....وموبايل لمسي خيلي دوست داره وهرجا يك موبايل پيداكنه يدون توجه به مدلش صفحه نمايش موبايل لمس ميكنه...!

 

حالا هرصبح وقتي بلند ميشه برنامه توپولوها ودايناسورها رو از ماهوره كه به زبان انگليسي هستن نگاه ميكنه وبه محض شروع هردوبرنامه ميپره جلووتلوزيون ميگهhiii...hiودست تكون ميده وموقع خداحافظي وپايان برنامه ميگهbye..byeودوباره دست تكون ميده.....واتفاقا كشف كردن از سيدي هاي بيبي انيشتن كوچولو ديدن اين دوبرنامه بيشتردريادگيري زبان  انگليسي روي بچه تاثير داره....!

گاهي اوقات واسه خودش شعرميخونه واكثر لالالا ...آآااااآآمخونه وموقع تاب ابزي ازم ميخواد باهاش يا ده بشمارم يا شعرتاب تاب عباسي بخونموژ...وعاشق شعر شاپركي گفت هستش وتوپارك وقتي روشنش ميكنن باهاشون ميخونه وسرش تكون ميده همراه بادبادكش...!

 

عاشق دوچرخه اسبي اش هست كه سوارش ميشه يا هولش ميده..!

عاشق خوابوندن عروسك زنبوريش هست وبهش ميگه ني ني وروپاهاش توكونش ميده وميگه لالايي!

 

عاشق حيوانات مثل گوسفند والاغ و گربه هست وهروقت ميريم روستا فقط دنبال اونهاست...وكلي ميخنده...جدديدا وقتي بهش ميگم اردكه چيميگه سريع ميگه كوك كوك  وچون روي برج هوشش يك اردك كوچولو هست اگه بهش بگم كوك بيار ميره برج هوشش مياره واردكه رو از روش ميكنه وميگه كوك كوك ميگم به به يي (گوسفند)چي ميگه ميگه به به....ميگم گربه چي ميگه سريع ميگه ميو ووو ميووو وچون داستان شنگول ومنگول زياد براش خودم به محض اينكه ميگم گرگه چي صداش شديدا كلفت ميكنه وميگه ماااااا مااااااااا...فدات بشم باهوشم

وهنوزهم عاشق كتاب خوندن وقصه هاي مختلفه ونقاشي كردن تودفترنقاشي خودش!

 

وقراره پسرعوسلمان بر اش يك خونه عروسكي چوبي درست كنه ومن چون تمام وسايل فانتزي خونه عروسكي گرفتم آروم قرار ندارم تا زودتر درستش كنه...مرسي پسرعمو!

 

فعلا تااينجااز هرچي يادم بود نوشتم...وقتم كمه وبايد برم خونه تا مواظبش باشن...دوستان التماس دعا ...براي ساراجون من دعا كنيد تا حالش خوب بشه ودوباره بازي كنه وبخنده...وشاد باشه..

راستي دخترعمو جانم تولد فرزند دومت به تو همسرت وطه جون تبريك ميگم...!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان پارمیدا
15 آبان 92 23:37
خوب کردی عزیزم که اومدی و نوشتی البته می دونم از کافی نت یه خورده سخته ولی یادگاریه و بعدها از خوندنش لذت می بری . امیدوارم هرچه زودتر این مشکل اینترنت حل بشه تا ما هم بیشتر از ساراجون مطلب بخونیم و عکسای نازش رو ببینیم. مرسی که باهام هم دردی میکنی دوست خوبم...از بقیه دوستان که ماشالله خبری نیست