سارا نفس مامانسارا نفس مامان، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 29 روز سن داره

سارا تولد دوباره من

تولد 2ونيم سالگي مبارك...

1393/11/2 21:47
نویسنده : مات سارا
584 بازدید
اشتراک گذاری

بازهم سلام...محبت

اومدم از دلم بگم از شيرين ترين هديه خدا به من...ازكودكي كه خدا دراوج خواهش وتمنا بهم هديه كرد..ممنون خداي عزيزم بخاطر اجابت دعام...حالا تكيه گاهي دارم كه باهيچ چيزتوي اين دنيا هم وزن وقيمت نيست...درياي بي كران اميد من...دختر عزيزمن ...ازجنس من...تولد دوباره ي من...نفس هاي تازه من...ساراي من...همچون معني اسمش تك وناب وبي همتا ....دخمل گلم الان 2ونيم سال از زندگيت ميگذره انگار من كلا يادم رفته تاقبل اون بدون توزندگي ميكردم...انگار تابوده با توبودم...ازبس فضاي زندگي ام باتويكي شده وهمه روح وروانم هميشه دراولويت باتوست نميدانم چطورشكرگزار خداي عزيزم باشم....فقط از اعماق قلبم ازخداوند مهربانم خواهان اينم كه مادري ارزشمند وبامسولي وپرقوا وهمه جوره آموزگاراخلاق توباشم همانگونه كه مادرم هميشه آموزگارم دربهترين لحظات زندگي ام بوده...خدايا توانم ده تا بهترين واحسن ترين راه ممكن از او يك دخترنجيب وبا انديشه ودانش بسازم وتحويل جامعه انسانيت دهم...واين راه راميروم چون به توتكيه كردم خداوندم....محبت

خوب سارا جونم...آليس كوچولوي من...خرگوش كوچولوي من...تولد 2ونيم سالگيت مبارك...

اين هم از تصاوير جشن كوچولوي من وسارا....جشن

خرگوش كوچولوي من...

كيك وژله آكواريوم...البته به جاي فوت كردن شمع باهم آيت الكرسي خونديم ..راس ساعت 4و25 دقيقه يعني ساعت تولدت...جشن

عاشق ژستهاي خوشمزه اتم...

مثل هميشه دست ات موقع عكاسي ميگيري زيرلپهاي پرنمك ات...

ميگي كيك دست ميزنم چجوريه...

فدات بشم كه همش اسرار داري خودت هركاري انجام بدي خوشگل ام...

عاشق شكلات رنگيهاي روي كيك ات بودي...

واين  هم كادوي من وبابايي...يك دوچرخه معمولي واسه شروع كارتاوقتي خوب يادبگيره واست يك دوچرخه شيك واستاندارد ميخريم ...به اميد خدا...البته يك سوپرياز هم داريم كه بعدا اعلام ميكنم...

به هرحال هرچندساده بود وبرنامه من وبابايي يك چيزديگه بود اما بخاطر مرگ مامان بزرگ ات همه چيز برعكس شد...اما يادت باشه گلم درهرصورت زندگي جاريست...فعلا ...تاپستهاي بعدي..محبت


 

پسندها (3)

نظرات (4)

آتـریســـا جون
6 بهمن 93 12:11
وای چه غذاهای خوشمزه ای سارا جونی تولدت مبارک گل دخملی
مات سارا
پاسخ
مرسی خاله...
سارا
11 بهمن 93 22:18
سلام عزیزم؛ ممنون، فکر نمیکردم که اینقد با حوصله جوابمو بدید.راستی نمیدونم تو کدوم شهر سیستان هستید ولی ما یکبار اومدیم زاهدان خونه یکی از آشناها به نام آقای رضا شیبانی بنده خداها خیلی مهمون نواز بودن منم از اون به بعد از سیستانی ها خوشم اومده .راستی شما این آقا رو نمیشناسید؟! واینکه ایشون 5تا بچه داشتن و میگفتن اینجا معمولا تعداد بچه زیاده بخاطر همین تعجب کردم شما سارا جونو بیشتر ندارید، ایشالله خدا واستون حفظش کنه سارا جونو ببوس
مات سارا
پاسخ
سلام...گلم مااهل سیستان نیستیم مامال بلوچستانیم وزبان اصلی بلوچی هست...وزبان بلوچی آمیخته از زبان اصیل بلوچی,انگلیسی,اردو وگه گهداری هم عربی...خیلی شیرینه...اگربایک بلوچحرف بزنی فکرمیکنی بایک هندی صحبت میکنی...حتی تشابه لباسهای بلوچی هندی زیاده.زیورآلاتمون....اماسیستان یاهمان زابل درشمال استان سیستان وبلوچستان که زبان فارسی لهجه داره ولباسهامون کاملا متفاوته...انشالله یک پست قشنگ راجب بلوچستان میزارم تابیشترآشنابشین...
سارا
18 بهمن 93 19:07
سلام عزیزم هرروز میام هیچ خبری نیست دلم به سارا جونم تنگ شده زودتر بروز شید راستی حتی نظرم رو هم تایید نکردید
نرگس خاله سحر
20 اسفند 93 13:35
امیدوارم 100ساله شی ساراجان