سارا نفس مامانسارا نفس مامان، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره

سارا تولد دوباره من

مشکل اینترنت حل شد

1392/10/1 19:41
نویسنده : مات سارا
625 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستان...

 

 

بلاخره مشکل اینترنت ما باهمه سختی ومشقتی که در این دوماه داشتیم کاملا حل شد...والان با خیال راحت از اینترنت adslداریم استفاده میکنیم...البته جا نمونه که آخرسرمجبور به شکایت از مقامات محترم مخابرات شهر بشیم چون واقعا خدماتی که عرضه میکنن جای تشویق داره...اما خدارو شکر مشکل حل شد....

 

خوب بگذرم چون وقتشه برای تو سارا جون گل مامان بنویسم...که این روزها چقدر فضول وناز وشیطون بلا شدی...هرکاری که دلت بخواد میکنی...

الان یک هفته ای میشه به خاطر یک چیز بزرگ توزندگیت خوشحال خوشحال ام...آموزهایی که برای توالت رفتن انت که هفته ای چندبار از 10 ماهگیت انجام دادم تا الان بلخره نتیجه مثبت خودش نشون داد وخانم کوچولوی ناز نازی من به محز اینکه دستشویی داشته باشی اول قشنگ به من یا مامانی میگی "کی کی"البته گلاب به روی خوانندگان عزیز...وبعد درست میری دم در توالت تا من بیام تمیزت کنم....وخدارو شکر میکنم که داری قشنگ میفهمی جای این کارها کجاست...هرچندان راه هنوز دوره برای اینکه پوشکت کاملا بگیرم ولی الان چند ماه که روی این کار تمرکز کردم ونتیجه خوبی گرفتم بازهم خوشحالم....

البته معضل بزرگه پستونک انشالله از عیدنوروز شروع میکنم که دیگه دانشگاهم تا اون موقع تموم شده ومن وسارا فقط هستیم باهم....

راستی تازگی ها حرفهای بامزه ای یاد گرفتی که خداییش اصلا قابل فهم نیست مثلا میگی:ماما توکی شکوستی چیگو.....واقعا کسی نمیفهمه چی میگی وجالب اینجاست کلی پرحرفی هم میکنی به زبون خودت ...

تقریبا همه خونه بلدی ومیدونی هروسیله جاش کجاست وازت بخوام برام میاریش...

اتفاقا جدیدا تشخیص دادن وسایل شخصی هرکس بلدی مثلا بگم موبایل بابای بیار میری موبایلش برام میاری یا بگم موبایل من بیار همین کار میکنی...یامثلا ببینی موبایل بابایی زنگ میخوره میری سریع برش میداری ودرست به دست صاحب اصلیش میدی...قربون هوش نازنینت بشم....

عاشق بازی با عموهای مهربونت هستی ...وکلی سربه سرشون میزاری!

الان درست چند کلمه یاد گرفتی:

ماهی....هروقت آکواریوم میبینی میگی ماهی!

گل....گلهاروبرمیداری میگی گل!

کاکا سیت...یعنی کاکا سعید که همون دایی سعید میشه!

تیده....منظورت خاله سعیده هست که هروقت میخوای صداش کنی میگی!

شیر ده....یعنی شیر بده!

شربت ده....یعنی شربت بده!

 

جدیدا یک چیز بد یاد گرفتی اون خوردن نوشابه که نمیدونم که بهت داده که اینقدر عاشقش شدی ومنم اکثرا سرسفره نمیارم...!

حالا برسیم به عکسهاک

این عکس چندروز پیش گرفتم وقتی که از بس تاب تابی بازی کردی واونجا خوابت برد ..ابته یک چند باری این اتفاق برات افتاده بود!فدای اون پستونک خوردن ات بشم که کلافه ام کرده...

 

بلاخره دخملی نازم برای اولین بار مغنه پوشیدی که اولسش فکر کردم النه که درش بیاری چون با کلاهت همین کار میکنی ولی به محض پوشیدن اش وقتی ما گفتیم به به ماشالله...به دلت نشست والان دو سه روزی میشه که روسری سرت هست وکلی تو آینه نگاهش میکنی وذوق میکنی وعاشق اینی که ما همش تعریف کنیم از تا کیف کنی روسری سرت است...الان همه تو خونه یا کوکب خانم یا خاله ریزه صدات میکنن با این روسری ناز نازی

 

چون شهر ماه از دیروز کمی هواش سرد شده امروز اولین لباس زمستونیت البته بعد یک سالگیت تنت دادم...که عاشقش شدی عین روسریت...وتایادم نرفته بگم تا ازت بخوام وایستا عسک "عکس"بگیرم قشنگ وایمیستی....

 

خوب گلم فعلا واسه امروز فقط همین هاکافیه...دوستت دارم ملوسکم!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

معصوم/مامان جان جان فاطمه
3 دی 92 0:17
واي اين خاله ريزه رو ببين چه روسري بهش مياد افرين به سارا خانمي فاطمه هم ياد گرفته وقتي جيش يا پي پي ميكنه بگه جيش يا بره دم دستشويي
مات سارا
پاسخ
ماشالله به فاطمه جون
مامان آرمینا
3 دی 92 15:24
وای خیلی خوشحالم که اینتنرنتون وصل شد .فدات بشم خاله ریزه با این روسری خوشکلت. توی این چند وقت حسابی خانم و شیرین زبون شدی. مامانی پروزه ازپستونک گرفتن خیلی سخته امیدوارم سارا جون باهات همکاری کنه .
مات سارا
پاسخ
مرسی گلم...خدااون موقع بهم رحم کنه