منوببخش دخترم..
به نام خدا...
سلام به دوست جوني هاي خودم كه بيصبرانه منتظر آپ شدن وبلاگمون بودن وبقيه دوستان عزيزمون...
اول يك معذرت خواهي بزرگ به دخترك نازم بدهكارم كه دراين مدت چندماه اصلا نتونستم تووبلاگ چيزي بنويسم اول بخاطر اينكه دزدهاي ازخدا بيخبر سيمهاي تلفن خونه مون ازبيخ دزديدن وبعداش هم مودم هم مشكل پيداكرد....ودوما ازدست موبايلهاي جديد كه همه امكانات توشون هست وآدم وقت نميكنه باكامپيوترزياد سروكله بزنه واسه اينترنت واين سادگي استفاده ازموبايل بنظرم خيلي خيلي بده...باعث شدنرم دنبال سيم تلفن تا كامپيوترم درس كنم وعكسهاي دخملي راحت آپلودكنم وازش بنويسم...وبرنامه راحت طلبانه اينستگرام كه نيمي ازخاطرات چندماه اخير سارا جون قاپيد ونشد تووبلاگ چيزي بنويسم وعذاب وجدانم بدجور چون تابوده اين وبلاگ براي سارا هم بوده....اميدوارم ازاين به بعدخوب عمل كنم وخاطرات زيباي دخترك نازم روبدون هيچ كم وكاستي بنويسم....بازم ماماني منوببخش...