عیدرمضان آمد
سلام عزیزم...
خدایا رمضان امسال هم تمام شد واین رمضان انگاربرام تفاوت خاصی بارمضانهای دیگه داشت اول به خاطروجود سارادرکنارم ودوم اینکه احساس میکنم از لحاظ احساسی یک جورهایی بیشتر باهات بودم وحرف زدم ودرد دل کردم وازت ای خداوند بزرگ من میخوام انشالله همیشه همین طور باشه وفقط توی ماه رمضان ما یادمون نیافته که مسلمانیم...
و سارا جون من دومین رمضان زندگی ات بلخره تمام شد ودومین عید فطرزندگی ات آمد...پارسال این موقع فقط 20 روزه بودی وکوچولو...اینقدردلم واسه اون روزها تنگ شده انگار همین دیروز بود که عید رمضان شد وهمه اومدن دیدن من تا اولین عید که دیگه لقبم مامان بودنم بهم تبریک بگن...آی روزگار چه زود میگزری...وانشالله مطمعنم اون روزهارو میبینم که داری همراه من نماز ودعا ومناجات میکنی...یادمه که شش ماه بیشترنداشتی وتوماشین بودیم داشتیم میرفتیم خونه دایی رضا که سرت به طرف آسمان گرفتی ودستت بخدا به دعا بالا بردی عین آدم بزرگها وزار زار التماس کردی ومن وبقیه شوکه شدیم انگار داشتی از خداچیزی میخواستی وتا به امروز موندم که این عکسعلمل یک محبت ختص توزندگی ام هست که دخترم در شش ماهگی همچین عملی انجام داد...احساس کردم داشتی بافرشته ها اون بالا حرف میزدی وچیزی درخواست میکردی...ومطمعنم من وبابایی حتما اون روز جز کسانی بودیم که براشون به طرف آسمان دعا میکردی...
سبحان الله وقراره برم مسجدوعلت این عکس العمل ات بپرسم چون یادمه که آسمان یک هوای دیگه ای اون روز داشت...یا الله شکرت بخاطر کرم وبخشندگی ات.
دعای آخرم برای این رمضان
خدایا من راهمواره دختری با بایمان وحیا وباعفت بگردان وچشمان من زبان من ودهان من وهمه لعضل وجوارح بدنم را از گناه کردن حفظ کن وقدمهایم را همواره دراه خیر وکمک به انسانها وراه دین ببر ودخترم رابرای من به همراه کانون گرم خانواده ام حفظ بفرما و من ودخترم وهمسرم وخانواده هایمان را وبلکه همه مسلمانان را از بلا ها ومصیبتها نجات بده ودرآخرازته قلب دعا میکنم رمضان آینده درکنار دخترم زنده وهمه اعضاخانواده زنده وسلامت درکنارهم باشیم.
ودرنهایت صلوات برخاتمه این رمضان
حالابزار مراسم عید فطرامسال که اینجا درسیستان وبلوچستان آیین خاص وفرهنگ دیرینه خودش داره امسال برات اجرا کنم...
تول حنا بندان دستهای نازت که میشه اولین باردرزندگی ات...بیصبرانه منتظرم شب بشه تا دستهای قشنگت ازپشت وجلو حنا کنم....ویک طرح عالی پیداکردم برات...
بعد نوبت لباست هست که حیف لباس عیدی ات که شبیح لباس عیدی من بود دوختهاش تموم نشد اما لباسهای دیگه ات آماده شد...
بعد نوبت سرمه زدنت هست که اگرگذاشتی میزنم به چشمات وگرنه بیخیال ...
ودرآخریک عالمه عید دیدنیییییییییی
بلخره دوستان عزیز اینجا روزهای عیدفطر وعید قربان مراسم خاص وزیباییی داره همه باید لباس نوبپوشن وعلاو ه براون خانم ها ودخترها ایدحنا بزنند ....
منتظرسارا وعکسهاش درعیدفردا باشن دوستان عزیزوراجب رسم ورسومات بلوچی نظربدین وببینیدکه هندکوچک در ایران یعنی سیستان وبلوچستان چجوری عید هارو خوش میگزرونن....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی